جر

ساخت وبلاگ

اولین روز کاریمو توی مرکز جدید گذروندم .چطور بود ؟ به بیان ساده پاره شدم .لود مریض بالا و ۱۶ساعت کار مداوم فیلو از پا درمیاره چه برسه به منی که تازه دیشب از سفر رسیدم خونه و خستگی سفر درنیومده صبحش با علائم کووید پاشدم رفتم سر کار.دیگه آخراش فقط میگفتم خدایا یه شهاب سنگ بزن نابود کن همه چیو.  این سامانه ها خیلی مزخرفه هر مریض اقلا ۵ دقیقه طول میکشه دارو و آزمایش و .... اشو وارد سیستم کنی همون لحظه هم مریضای بیرون هی در میزنن نمیتونن باسن مبارکو دو دقیقه بذارن زمین منتظر بمونن .مگه من چندتا دست دارم که بتونم این همه کارو با هم انجام بدم؟تازه فرز انجام میدم .طوری شد که نرسیدم شام بخورم .ساعت ۱۱ و نیم شب که رسیدم خونه تازه شام خوردم .

بعید میدونم بتونم اینجا دوام بیارم .فردا میرم درخواست میدم برای یه مرکز دیگه ،فقط خدا کنه پر نشده باشه اونجا و یکیم بیاد اینجا جای من .

+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۱/۰۴/۲۱ ساعت 0:50 توسط sweetheart  | 

زندگی یک دختر...
ما را در سایت زندگی یک دختر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sweetheart-na بازدید : 117 تاريخ : يکشنبه 2 مرداد 1401 ساعت: 15:04